سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشگاهى اندیشیدن، جهادى کار کردن

کم هزینه ترین و کم توقع ترین فرزندان انقلاب

سخنان محمد قوچانی در دیدار رییس جمهور با اصحاب رسانه

محمد قوچانی

آقای رییس‌جمهور سلام. ما روزنامه‌نگار ایم؛ می‌نویسیم، خطبه نمی‌خوانیم. به زبان قلم سخن می‌گوییم نه به زبان قدرت، هر چند که زبان اهل قدرت را به‌خوبی می‌شناسیم. قاعدتا شما نیز باید به زبان اهل قدرت سخن بگویید، چراکه رییس جمهور به عنوان وکیل همه ملت نماد قدرت، مشروعیت و اقتدار ملی است، اما دریغا که با شما هم به زبان قدرت سخن می‌گویند؛ تهمت می‌زنند و تهدید می‌کنند. پس اجازه دهید با شما هم‌زبانی کنیم و نه خطاب به شما، که خطاب به همان اهل قدرت با زبان اهل قلم سخن بگوییم  .

خطاب به همان کسان‌یی که می‌گویند هیچ چیز عوض نشده است. همان کسان‌یی که می‌کوشند 24خرداد را را از یاد ببرند و در خواب بازگشت سوم تیرند. همان کسان‌یی که سعی می‌کنند حافظه‌ی کوتاه‌مدت ملت را پاک کنند و نگذارند از یادها برود که در آن سال‌های سخت با یک تماس تلفنی آن مدعی‌العموم معزول کارمان را از دست می‌دادیم و همچون حلزون‌های خانه به دوش کوچ می‌کردیم و چون کرگدن‌های پوست‌کلفت خم به ابرو نمی‌آوردیم و کارمان را از سر می‌گرفتیم. ما مأمور به حرفه بودیم و آنها نیز مأمور به به وظیفه؛ کار ما روزنامه‌نویسی بود و کار آن‌ها روزنامه‌ننویسی. هر دو به تکلیف عمل می‌کردیم.

اما ما ماندیم و آن‌ها رفتند. ما روزنامه‌نگار ماندیم و آن‌ها مدعی‌العموم و رییس جمهور و وزیر ارشاد و اطلاعات نماندند. ما حتی مهاجرت هم نکردیم که برگردیم، هرچند هجرت از راه‌های حفظ حیات و ایمان است. اما ما برای حفظ همان ایمان، وحدت و امید ماندیم و نرفتیم. از روزنامه به هفته‌نامه و از هفته‌نامه به ماه‌نامه و از ماه‌نامه به فصل‌نامه و از فصل‌نامه به سال‌نامه و از سال‌نامه به خانه رفتیم اما آن قدر ماندیم تا … شما آمدید…آن قدر ماندیم تا آن‌ها رفتند.

آنها که سال‌ها فرزندان این انقلاب را به کوچک‌ترین بهانه و شاید خطایی ضدانقلاب خواندند، آن‌ها که جز با پول بیت‌المال نمی‌توانند روزنامه‌نگاری کنند اما کسان‌یی را که با بذل جان و مال خود روزنامه‌نگاری می‌کنند غیرخودی می‌خوانند، آن‌ها که در روزنامه‌های‌شان مناسبت‌های انقلابی را با حذف این و آن نشانه گذاری کرده‌اند و روزهای وحدت‌بخش آن انقلاب را از یاد برده‌اند، آنها که کارشان حذف حداکثری، افتخارشان شمارش ریزش‌ها و مذهب‌شان تکفیر خلق خداست، اما آقای رییس جمهور ما کافر نیستیم.

ما روزنامه‌نگاران‌یی هستیم که در دامن همین میهن، آیین، اسلام، ایران و انقلاب زاده شده‌ایم، بالیده‌ایم و کارنامه و برآمده‌ی جمهوری اسلامی هستیم. ما کم‌هزینه‌ترین و کم‌توقع‌ترین فرزندان انقلاب ایم. به فهرست توقع‌مان بنگرید: ما روزنامه‌نگار ایم. به این حرفه عشق می‌ورزیم و آن را با هیچ مقام‌یی عوض نمی‌کنیم. اما ثبات حرفه‌ای حق ما است. به کوچک‌ترین انتقاد یا اشتباه‌یی حق‌مان نه، عشق‌مان و کارمان را از ما نگیرید.

 

ما از کوچ خسته شده‌ایم. یک‌جانشینی حق ما است. چرا به کوچک‌ترین اشتباه‌یی یک رسانه را، یک نهاد مدنی را، به اشد مجازات یعنی اعدام محکوم می‌کنند؟ آیا گناه یک روزنامه‌نگار ولو خطاکار، از گناه یک دولت‌مرد مختلس یا قاضی ناعادل یا درجه‌دار خاطی که به اموال عمومی، عدالت اجتماعی یا اعتماد ملی خیانت می‌کند بیشتر است؟ آیا به بهانه‌ی رسیدگی به اتهام این افراد، نهاد دولت یا دادگستری یا نیروهای مسلح را معلق می‌کنند؟ آیا نمی‌توان با روشن کردن مرز توهین و انتقاد، و تعریف و توصیف دقیق مقدسات از قربانی کردن ارزش‌ها به پای اغراض سیاسی- که علت اصلی توقیف روزنامه‌ها است- جلوگیری کرد؟ آیا نمی‌توان از مجازات‌های جای‌گزین استفاده کرد؟