اوباما مایل به توافق با ایران نیست
www.middleeasteye.net
گرت پورتر، روزنامهنگار مستقل، پژوهشگر و تاریخنگار سیاستهای امنیتی آمریکا، مؤلف «بحرانِ ساختگی: داستان ناگفته وحشت اتمی ایران» و آثار دیگر
چرا اوباما با ایران به توافق نخواهد رسید؟
معمولاً کسانیی که گفتگوها بر سر برنامه اتمی ایران و رفع تحریم های اقتصادی علیه آن کشور را دنبال میکنند، نظرشان این است که دولت آقای اوباما مایل است با ایران به توافق برسد. چنین توافقی با منافع واقعی ایالات متحده در امکان همکاری آشکار این کشور با ایران علیه دشمن مشترک یعنی گروه اسلامگرای «دولت اسلامی» همسویی دارد. این توافق همچنین میتواند یکی از مهمترین دستآوردهای سیاست خارجی آقای اوباما در طول دو دوره ریاست جمهوریاش باشد. اما قرائن زیر حکایت از آن دارد که دولت آمریکا به سازشهای ضروری برای دست یافتن به یک توافق جامع با ایران گردن نخواهد گذاشت:
از طرفی، (1) نظام سیاسی و حقوقی ایالات متحده در بیش از دو دهه گذشته چنان تحت تأثیر منافع اسرائیل دگرگون شده که گذر از موانع برای رفع تحریمها علیه ایران را به لحاظ سیاسی دشوارتر از رفع تحریمها علیه کوبا کرده است.
از طرف دیگر، (2) دولت آقای اوباما به رغم اختلاف نظر با بنیامین نتانیاهو بر سر مذاکرات اتمی با ایران، تبلیغات اسرائیل در مورد برنامه پنهان جمهوری اسلامی برای تولید سلاح هستهای و «فریب هستهای» آن کشور را باور دارد. وندی شرمن، مذاکره کننده اصلی آمریکا در مذاکرات هستهای با ایران در ماه اکتبر سال گذشته (مهر 1392) در کنگره گفت به ایران اعتماد ندارد چون «فریب بخشی از دیانای آنهاست.» (خانم شرمن مورد حمایت وارن کریستوفر، وزیر خارجه اسبق آمریکا و یک ضدایرانی تندرو بوده، و هیلاری کلینتون وزیر خارجه پیشین هم او را به معاونت وزارت خارجه برگزید.)
اما نکته مهم دیگر این است که (3) دولت اوباما احساس میکند هیچ مشوقی برای رسیدن به توافق با ایران ندارد، چون در شرایط فعلی هم بیشترِ آنچه را که میخواهد به دست آورده است.
***
گاهی اوقات، تأثیر ناگفتهها بیشتر از گفتههاست. جان کری وزیر خارجه در توضیح تمدید زمان مذاکرات هستهای با ایران گفت: «در شرایطی که داریم به موفقیت نزدیک میشویم، و زمانی که دنیا به خاطر این برنامه امنیت بیشتری پیدا کرده، کنار کشیدن از آن حماقت محض است.» البته اشاره او به «برنامه اقدام مشترک» امضا شده از سوی گروه 5+1 و ایران در نوامبر 2013 (آذر 1392) بود، که قرار بود پلی موقتی باشد برای رسیدن به توافق جامع هستهای.
به عبارتی، گفتههای آقای کری توضیح واضحات بود. اما نگفت که بدون دستیابی به توافق جامع، دستآوردهای موقت هم همه برباد خواهد رفت. آنچه که نگفت، این سؤآل واضح را پیش کشید که مگر دولت آقای اوبامابه این امید بسته بوده که میتواند «برنامه اقدام مشترک» را به عنوان حربهای برای دنبال کردن گفتگوها با ایران به کار گیرد تا زمانی که ایران تمام شرایط آمریکا را بپذیرد؟ و ظاهراً پاسخ این است که دولت آمریکا فرض را بر این گذاشته که ایران نهایتاً ناگزیر خواهد شد امتیازهای دیگری را هم که واشنگتن خواسته، بدهد – وگرنه مذاکرات دو سال دیگر هم کش پیدا میکند.
روزنامه پولیتیکو در گزارشی راجع به تصمیم به تمدید گفتگوهای اتمی، به محاسبات دولت در این باره پرداخته و نوشته «کلاً با این نظر که آقای کری وقتش را تلف میکند، یا تمدید مذاکرات مایه دلسردی است، مخالف است»، چون برنامه هستهای ایران «در جایی که هست، متوقف شده و توافق آذر 1392 – که اندکی از تحریمهای بینالمللی علیه ایران را کاهش داد – جلوی روند آن را گرفته است.» مقامات همچنین استدلال کردهاند که زمان به نفع گفتگوهای آمریکا با ایران است «چون ادامه تحریمها اقتصاد ایران را به سقوط میکشاند.»
همزمان، دیوید ایگنیشس، ستون نویس واشنگتن پست هم استدلال مشابهی را مطرح کرد و نوشت فشار اقتصادی «ظاهراً به نفع غرب» بر ایران اثر کرده، هر چند مذاکرهکنندگان ایرانی هنوز آزادی لازم برای پذیرش شرایط آمریکا را ندارند.
آقای کری به این واقعیت اشاره کرده که آمریکا به «برگ آخر» – یعنی تحریم کامل ایران تا زمانی که به شرایط آمریکا گردن بگذارد – چسبیده، و گفته «وقتی به توافق برسیم، تحریمها را لغو میکنیم»، که معنیاش این میشود که آمریکا اهرم فشار و چانهزنی با ایران را همچنان تا رسیدن به توافق در دست دارد.
موضع آقای کری بر این فرض متکی است که ایران نمیتواند میز مذاکره را ترک کند. گروهی مثل رابرت آینهورن در دولت آقای اوباما و بعضی از تحلیلگران سیاسی همچون گری سیمور از ادامه مذاکرات استقبال کردند چون میگفتند «حین انجام مذاکرات، برنامه اتمی ایران متوقف میماند.»
اظهارات آقای سیمور و آینهورن بیانگر این است که دولت آقای اوباما انگیزهای قوی برای درخواست سختگیرانه کاهش عمده ظرفیت غنی سازی اورانیوم ایران دارد – درخواستی که بعید به نظر میرسد ایران به آن تن در بدهد. این همه پیش از سقوط بهای نفت بود، که فشار بر اقتصاد ایران را دوچندان کرد و اطمینان آمریکا را نسبت به موضع دیپلماتیکش بالاتر برد.
دشوار بتوان تصور کرد که دولت آقای اوباما از موضع سرسختانهاش کوتاه بیاید، مگر آن که در پایان مهلت تمدید شده فعلی، ایران از مذاکرات پاپس بکشد و تهدید کند که غنیسازی اورانیوم را – که برای جلب اعتماد غرب متوقف کرده بود – از سر میگیرد.