سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشگاهى اندیشیدن، جهادى کار کردن

پیروز و ناکام انتخابات چه کسانی بودند؟

سرمقاله‌ی روزنامه‌ی جمهوری اسلامی

چند روزیی لازم بود تا افراطیون از سرگیجه‌یی که در اثر شکست در انتخابات 24 خرداد به سراغ‌شان آمده بود نجات پیدا کنند. اکنون وقت آن است که چشم‌های‌شان را باز و گوش‌های‌شان را تیز کنند تا به‌درستی دریابند که در چه‌گونه‌جامعه‌یی زنده‌گی می‌کنند و با این جامعه چه‌گونه باید تعامل داشت. قبل از آن‌که حرف اصلی این مقاله را مطرح کنیم، بهتر است مصادیق اصحاب افراط را معرفی نمائیم.

ایران در دو دهه‌ی اخیر از تندروی‌های افرادیی ضربه خورده است که در بیان مطالب و پی‌گیری مطالبات‌شان از زبان بی‌مهار، قلم سرکش، بداخلاقی، خشونت، بی‌حرمتی، مبالغه، تهمت و دروغ استفاده کردند. این قبیل افراد، را می‌توان در هر دو جناح اصلاح‌طلب و اصول‌گرا یافت. خود «اصلاح‌طلبی» و «اصولگرایی» در ذات خود نه‌تنها عیب و اشکال‌یی ندارند بلکه هر دو دارای امکانات و نقاط قوت فراوان‌یی هستند که به کمک هم‌دیگر می‌توانند برای کشور مفید واقع شوند. از ترکیب اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی است که «اعتدال» پدید می‌آید و این همان چیزیی است که نظام جمهوری اسلامی برای پیش‌برد اهداف خود نیازمند آن است.

اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی اگر با سوءاستفاده‌ی عناصر افراطی دست‌کاری شوند، از کارایی می‌افتند و به ضد خود تبدیل می‌شوند. این، بلایی است که در 8 سال حاکمیت جریان اصلاح‌طلبان بر سر اصلاح‌طلبی و بر سر کشور آمد و بلایی است که در 8 سال حاکمیت جریان اصول‌گرایان بر سر اصول‌گرایی و بر سر کشور آمد. با این دو واقعه‌ی منفی، نباید اصل اصلاح‌طلبی و اصولگرایی را زیر سؤال برد، اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان معتدل را نیز نباید زیر سؤال برد، کسان‌یی که باید زیر سؤال بروند اصحاب افراط از این هر دو جناح هستند.

نکته‌ی کلیدی در این مقوله این است که سران اصلاح‌طلب و اصول‌گرا نیز در دوران حاکمیت خود، حاضر نشدند با افراطیون برخورد کنند و آنها را مهار نمایند. به نظر می‌رسد آن‌ها از افراطیون جناح خود به‌مثابه ابزاریی برای پیش‌برد اهداف حاکمیتی و تقویت قدرت خود استفاده کردند و از قباحت بهره‌برداری از تز پوسیده و ماکیاولی «هدف وسیله را توجیه می‌کند» هراس‌یی به خود راه ندادند. افراطیون دو جناح نیز از همین فرصت و حمایت، حداکثر سوءاستفاده را کردند و بداخلاقی را به اوج رساندند. بداخلاقی‌های افراطیون در عرصه‌های زبان و قلم و عمل به‌قدریی بی‌مهار و افسارگسیخته بود که مردم را نسبت به این هر دو جناح بدبین کرد و گزینه «اعتدال» را به عنوان مطلوب مردم به حاکمیت رساند.

اینک زمان آن فرا رسیده که دو جناح اصلاح‌طلب و اصول‌گرا به تجدیدنظر در روش‌های خود همت کنند و پالایش محتوایی و مبنایی را محور اصلی این تجدیدنظر قرار دهند.

کشور و نظام، هم به اصولگرایی و هم به اصلاح‌طلبی نیاز دارد، لکن به عناصر افراطی این دو جناح نه تنها نیازیی نیست بلکه آنها برای منافع ملت و مصالح نظام مضر هستند. زبان‌ها و قلم‌هایی که اصیل‌ترین شخصیت‌های نظام را به باد تهمت و افترا و حملات ناجوان‌مردانه می‌گیرند و به هیچ مبنا و معیاریی پای‌بند نیستند بیش‌ترین ضربه را به کشور و ملت و نظام وارد می‌کنند. پالایش جناح‌ها از این عناصر کافی نیست، جناح‌ها باید نوع نگاه‌شان را تغییر دهند و اخلاق را مبنای موضع‌گیری‌ها و عملکردهای خود قرار دهند.

انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد، هر چند پیروزی «اعتدال» بود ولی شکست اصلاح‌طلبی یا اصولگرایی نبود، بلکه شکست تفکر افراطی موجود در این دو جناح بود. اکنون نیز همین عناصر دست به کار شده و درحال ادامه‌ی راه خود از طریق زبان و قلم هستند. عده‌یی سهم‌خواهی را شروع کرده و از همین حالا برای افراد مورد نظر خود پست و مقام مشخص می‌کنند، عده‌یی نیز با تحلیل‌های بی‌پایه‌ی خود تلاش می‌کنند خود را تبرئه کنند و جناح مقابل خود را عامل نابه‌سامانی‌ها جلوه بدهند. واقعیت را نمی‌توان در هیچ‌یک از این دو تحلیل یافت. هر دو جناح باید بفهمند که کشور و مردم از عمل‌کردهای افراطی آن‌ها خسته شده‌اند و روی‌کرد مردم به «اعتدال» نشان‌دهنده‌ی همین واقعیت است.

بازگشت از مسیر افراط برای جناح‌ها کار ساده‌یی‌ست. کافی است ضوابط موضع‌گیری‌ها و اقدامات در تمام زمینه‌ها تغییر کند و برپایه‌ی اخلاق و انصاف استوار شود. گرفتاری امروز کشور که در نهایت به انزوای افراطیون منجر شد، بی‌اعتنایی به اخلاق و فرود آوردن شلاق بداخلاقی و بی‌انصافی بر گرده‌ی این و آن با هدف رسیدن به قدرت و تحکیم پایه‌های آن است و این کثیف‌ترین و نامشروع‌ترین ابزار برای رسیدن به حاکمیت و افزودن بر قدرت است.

پای‌بندی به بازگشت از مسیر افراط و روی آوردن به اخلاق و انصاف را جناح‌ها می‌توانند در پرهیز از تحلیل‌های انحرافی، بداخلاقی‌های زبانی و قلمی وکارشکنی در کار دولت منتخب ملت نشان دهند. منظور این نیست که دو جناح اصلاح‌طلب و اصول‌گرا نباید در دولت آینده حضور داشته باشند، بلکه هدف این است که مطالبه‌ی سهم نکنند و دست رئیس‌جمهور منتخب را برای انتخاب باز بگذارند. ماهیت اعتدال اقتضا می‌کند در انتخاب اعضای دولت فراجناحی عمل شود و محور انتخاب‌ها و انتصاب‌ها شایسته‌گزینی باشد. با چنین نگاه‌یی طبعاً از هر دو جناح اصلاح‌طلب و اصول‌گرا در دولت آینده استفاده خواهد شد و طبعاً همین ترکیب است که می‌تواند بر مشکلات فائق آید.

عناصر افراطی هر دو جناح باید از انتخابات 24 خرداد این درس بزرگ را بگیرند که بداخلاقی‌های زبانی، قلمی و عملی آنها عامل مهم‌یی برای منزوی شدن خودشان بود و مردم با تجربه‌ی تلخ‌یی که از افراطیون در ذهن دارند دیگر هرگز فریب آن‌ها را نخواهند خورد. آیا به‌تر نیست قلم‌ها و زبان‌ها از این پس به جای تهمت زدن و اهانت کردن، به خدمت اخلاق و تقویت نقاط قوت و مثبت در آیند و برای تحکیم مبانی وحدت ملی تلاش نمایند؟