از ایده تا عمل در سازمانها و جوامع
فاصلهى ایده تا عمل درسازمانها و جوامع
یا
آنچه سلسلهمراتب بر سر ایدهها مىآورد
این مطلب طنز را سالها پیش هم خوانده بودم، اما وقتى باز هم آن را از دوستیى دریافت کردم باز هم از تعدد مصادیق آن در پیرامونمان به انحاى مختلف به حیرت افتادم! شما چهطور؟
***
رییس یک کارخانهى بزرگ معاون خود را احضار کرده و به او میگوید:
روز دوشنبه، حدود ساعت 7 غروب، ستارهى دنبالهدار هالی دیده خواهد شد. نظر به اینکه چنین پدیدهیی هر 78 سال یکبار تکرار میشود، به همهى کارگران ابلاغ کنید که قبل از ساعت 7، با به سر داشتن کلاه ایمنی، در حیاط کارخانه حضور یابند تا توضیحات لازم داده شود. در صورت بارندهگی مشاهدهى هالی با چشم عریان (غیر مسلح) ممکن نیست و بههمینخاطر کارگران را به سالن ناهارخوری هدایت کنید تا از طریق نمایش فیلم با این پدیدهى شگفت آشنا شوند.
معاون خطاب به مدیر تولید:
بنا به دستور جناب آقای رییس، ستارهى دنبالهدار هالو روز دوشنبه بالای کارخانه طلوع خواهد کرد. در صورت ریزش باران، کلیهى کارگران را با کلاه ایمنی به سالن ناهارخوری ببرید تا فیلم مستندیی را دربارهى این نمایش عجیب که هر 78 سال یکبار در برابر چشمان عریان اتفاق میافتد، تماشا کنند.
مدیر تولید خطاب به سرپرست:
بنا به درخواست آقای معاون، قرار است یک آدم 78 سالهى هالو با کلاه ایمنی و بدن عریان در نهارخوری کارخانه فیلم مستندیی دربارهى امنیت در روزهای بارانی نمایش دهد.
سرپرست خطاب به سرکارگر:
طبق دستور و با اجرای هالو 78 ساله، همهى کارگران بایستی روز دوشنبه ساعت 7 لخت و عریان در حیاط کارخانه جمع شوند و به آهنگ بارون بارونه گوش کنن.
سرکارگر خطاب به کارگران:
آقای رییس روز دوشنبه 78 سالش میشود و قرار است در حیاط کارخانه و سالن ناهارخوری بزنوبکوب راه بیفته و گروه هالو پشمالو برنامه اجرا کنه. هرکس مایل بود میتونه برهنه بیاد ولی کلاه ایمنی لازمه!